شمع میسوزدوپروانه به دورش محزون

                           من که میسوزم و پروانه ندارم چه کنم...!!!!!!!!!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
کاوه جمعه 8 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:59 ب.ظ http://www.gongekhabdide.blogsky.com

به سینه میزندم سر دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای کرشمه های صدایت

نه یوسفم نه سیاوش به نفس کشتن و پرهیز
که آورد دلم ای دوست، تاب وسوسه هایت

تو را ز جرگه ی انبوه خاطرات قدیمی
برون کشیده ام و نهاده ام به صفایت

تو سخت و دیر به دست آمدی مرا و عجب نیست
نمی کنم اگر ای دوست! سهل و زود، رهایت

گره به کار من افتاده است از غم غربت
کجاست چابکی دست های عقده گشایت؟

به کبر شعر مبینم که تکیه داده به افلاک
به خاکساری دل بین، که سر نهاده به پایت

"دلم گرفته برایت" زبان ساده ی عشق است
سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت!!

ممنون از شعر قشنگت کاوه جون من لینکت کردم لطفا شما هم منو لینک کن مرسی

زهرا شنبه 9 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ق.ظ http://lovely-lover.blogsky.com/

سلام باران جون
مرسی بابت لینک
ولی لینکات خرابه ها
یه چک کن
منم لینکت کردم
موفق باشی عزیزم

چشم عزیزم مرسی

رضا یکشنبه 17 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:39 ق.ظ http://sedayekhasteyebaron.blogsky.com

اسمت خیلی قشنگ ..
من عاشق بارونم کاش اسم منم بارون بود

ممنون نظر لطفته خودمم عاشق بارونم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد