مرگ ان نیست که در قبر سیاه دفن شوم٬مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم...
اگر کاسبی نیستکه دوست بفروشددر عوض آنقدر دوستان کاسب هستندکه تو را به پشیزی بفروشند....!
دیشب باران قرار با پنجره داشت روبوسی آبدار با پنجره داشت یکریز به گوش پنجره پچپچ کردچکچک چکچک، چکار با پنجره داشت؟ [گل][بوسه]
وبلاگ قشنگی داری یه سری اگه ممکنه موقعی که بیکار بودی به من بزن.
اگر کاسبی نیست
که دوست بفروشد
در عوض آنقدر دوستان کاسب هستند
که تو را به پشیزی بفروشند....!
دیشب باران قرار با پنجره داشت
روبوسی آبدار با پنجره داشت
یکریز به گوش پنجره پچپچ کرد
چکچک چکچک، چکار با پنجره داشت؟
[گل][بوسه]
وبلاگ قشنگی داری یه سری اگه ممکنه موقعی که بیکار بودی به من بزن.